زینب سرسری میکنه
سلام عسل گلي مامان.جيگر طلاي نازي زينب نازي نازي........چند روزيه سرسري ياد گرفتي و هي سرسري ميکني .مامان همرات ميخونه:سرسري باباش مياد صداي کفش پاش مياد..تو هم ذوق ميکني..جيگرتو برم که هر روز بامزه تر ميشي..ماشاالله .....ديشب داشتم کتابي ميخوندم که توش يک روايت عجيب ديدم که تا بحال نشنيده بودم:از امام صادق (ع )که"هيچ طفلي نيست مگر آنکه امام زمانش را زيارت ميکندو با او مناجات ميکند..پس گريه او براي جدايي از امام است وخنده اش هنگامي است که امام به سوي او روي مي آورد اين سعادت تا زماني است که کودک به زبان بيايد.از آن پس اين در رحمت به رويش بسته ميشود و بر دل وجانش مهر فراموشي زده ميشود"..معصوم مامان التماس دعا... ..... .خانم طلا..چند رو...
نویسنده :
مطهره
18:23